غریبانه

من به دستان خدا خیره شدم معجزه کرد معنی معجزه شو زود به قلبم برگرد

غریبانه

من به دستان خدا خیره شدم معجزه کرد معنی معجزه شو زود به قلبم برگرد

امیر

یه شب آخرای شب که آماده میشدیم بریم بخابیم یهو نق نق امیربلندشدو فیش فیش دراومد

از اونجا که با پیچ و مهره بازی میکرد گفتم این بچه کارداددستمون

رفتم بیندیشد ن.اه کردم دیدم یه مهره توبینیش کرده اصلادیده نمی شد

رفتیم درمانگاه یارواصلا بلد نبود دماغ بچه رو خونی کرد

رفتیم بیمارستان اونجا دکتر کودکان در اورد

خیلی خوب و راحت

خداخیرش بده 

تو این وضعیت کرونا رفتیم تومرکزکرونا

همسرچقدر جوش زد

من که خیلی غصه خوردم

تو همون روزا خواهرم ازدردکیسه صفراتوبیمارستان بستری شد

سنگ داشته و پیگیری نکرده عفونت کرده بود و عمل کرد وکیسشو برداشت

عمل باز 

یه ماه خواهر کوچیکه رفت جمعش کرد

خوب الان  اوضاع بهتره

همسر رفته جنوب

شیرندازیم

پنیرنداریم

نون نداریم

اردنداریم

منتظریم همسربیاد